وبلاگ آموزشی رامان حیدری
با توجه به شکل اینها وسایل مورد نیاز هستند. جعبه می تونه هر جعبه ای باشه. می تونه جعبه پودر لباسشویی و یا جای کفش و یا هر چیزی که بتونید گیفت مورد نظر رو داخلش بزارید باشه. بستگی به اندازه گیفت داره. در اینجا از جعبه ذرت استفاده کرده. می تونید علاوه بر گیفت مورد نظر چند تا سنگ تزیینی داخلش بزارید که جعبه سنگین به نظر بیاد. حالا در جعبه رو محکم کنید و چسب بزنید. دو تا دایره برای چشمهاش بالای یه کاغذ زرد رنگ بکشید. حالا بینی و دهانش رو بکشید. می تونید رو یه کاغذ دیگه شلوارش رو به این شکل بکشید و یا یه کاغذ قهوه ای رو به پایین کاغذ زرد تون بچسبونید. حالا به این شکل کار رو ادامه بدید. کاغذ رو روی جعبتون بچسبانید. دور تا دور جعبه رو با کاغذ زرد بچسبانید تا جعبه محو بشه. حالا دست و پاهاشو بکشید و ببرید و بچسبانید. تمام شد.
زمانی که شما در یک استخر شنا قدم می گذارید، احساس سرمایی که می کنید خیلی بیشتر از زمانی است که در آب می پرید.به این علت است که شما مرطوب هستید و گرمای هوا سبب می شود آب از روی پوست شما تبخیر شود. مولکول های آب بر روی پوست شما با سرعت های مختلف حرکت می کنند. مولکول ها بر روی پوست گرم می شوند و با سرعت بیشتری حرکت می کنند. گرمای درونی شما به سطح بدن منتقل می شود به طوری که بدن سرد می شود. به همین دلیل است که تعریق سرد است. به طور مشابه یک دماسنح در شرایط مرطوب دمای پایین تری را نسبت به یک دماسنج در شرایط خشک را ثبت می کند. با استفاده از این اصل شما می توانید رطوبت هوا را اندازه بگیرید.
رطوبت نسبی اندازه گیری مقدار آب در هوا است. رطوبت سنج می تواند میزان رطوبت و دمای محیط را اندازه گیری کند . واحد اندازه گیری رطوبت نسبی ، درصد است (محدوده اندازه گیری 0.0 الی 100 %) . رطوبت نسبی بالاترین میزان رطوبت است که هوا می تواند بدون چگالش آن را نگه دارد.
دانش پژوهان گرامی برای انجام این پروژه وسایل زیر مورد نیاز می باشد:
1- دما سنج الکلی 2- زمان سنج 3- مداد و دفتر یادداشت 4- قیچی 5- گازهای پنبه ای 6- باند پلاستیکی کوچک 7- کاسه ای از آب 8- عینک برای محافظت از چشم 9- فن کوچک 10- متر چوبی
مراحل کار: الکل قرمز در دماسنج زمانی که آن را گرما می دهید منبسط می شود و زمانی که آن را سرما می دهید منقبض می شود. در این دو حالت الکل در لوله باریک دماسنج، بالا و پایین می رود. این چگونگی کار دماسنج های مایع است. در روزهای گرم و مرطوب شما احساس چسبندگی در بدن خود خواهید داشت به این دلیل که در این روزها هوا دارای مقدار زیادی آب است و عرق به راحتی تبخیر نمی شود.
1- اجازه دهید دماسنج با درجه حرارت هوا به مدت 3 دقیقه تنظیم شود. این درجه حرارت خشک است، آن را یادداشت کنید.
2- تکه باریکی از گاز پنبه ای ببرید و آن را اطراف حباب دماسنج بپیچید و آن را با باند های پلاستیکی ببندید.حباب دماسنج را در یک کاسه آب شیب دهید (کمی پایین آورید.) تا اندکی مرطوب شود و سپس آن را در برابر فن به مدت یک دقیقه قرار دهید. 3- درجه حرارت را در این حالت درجه حرارت مرطوب گویند، آن را یادداشت کنید. درجه حرارت مرطوب را از درجه حرارت خشک تفریق کنید و تفاوت این دو عدد را یادداشت کنید. 4- با استفاده از اعدادی که در مرحله 1 و 3 به دست آوردید و با استفاده از جدول زیر رطوبت نسبی در هوا را تعیین کنید 1. بوت کامپیوترتان؛مطمئن شوید که بر روی سی دی یا دی وی دی رام باشد . در بیشتر مادربردهای گیگابایت و اسوس کلید F8 و F12 می باشد .(زمانی که سیستم تان را روشن می کنید در ابتدا کلید بوت شدن را نمایش می دهد، کافی است کلید مورد نظر را زده و از صفحه ای که باز می شود درایو را انتخاب کرده و بعد کلید Enter را بزنید راه دیگر رفتن به صفحه Setup یا بایوس کامپیوتر و تغییر بوت سیستم است
2. وقتی DVD نصب را گذاشتید صفحه زیر در صورتی که مرحله قبل را درست انجام داده باشبد ظاهر می شود 8 ثانیه زمان دارید که کلید Enter رابزنید.
بعد از زدن اینتر شروع به بوت شدن می کند
3. تنظیم زبان و زدن کلید NEXT .( در این مرحله می توانید زبان مورد نظر را انتخاب کنید در صورتی که زبان کشور خود را انتخاب نکردید نگران نباشید بعد از نصب ویندوز می توانید تنظیمات آن را انجام دهید)
4. بر روی دکمه Install Now کلیک کنید
شروع به لود کردن می کند 5.حال از صفحه ای که باز می شود نوع ویندوز خود را انتخاب کنید که پیشنهاد من به شما Windows 7 Perfessional می باشد 6. قبول کردن شرایط مجوز .انتخاب I accept the license terms 7 .در این صفحه شما با دو گزینه مواجه می شوید : الف.در صورتیکه می خواهید نسخه قبلی ویندوز (به عنوان مثال XP ) که در کامپیوتر شما نصب شده است به Windows 7 ارتقاء پیدا کند گزینه اول را انتخاب نمائید. این گزینه فقط زمانی در دسترس هست که یک نسخه از ویندوز در کامپیوتر شما نصب شده باشدو در صورتی که می خواهید ویندوز قبلی را پاک کرده و ویندوز جدیدی نصب کنید بر روی گزینه Custom کلیک کنید
8. اگر هاردی که ویندوز 7 بر روی آن در حال نصب شدن است یک هارد نو می باشد و تا به حال ویندوزی بر روی آن نصب نشده است کافیست بر روی گزینه Drive Options کلیک کرده سپس بر روی گزینه New کلیک کنید و ظرفیت درایو C خود را به گیگابایت انتخاب کنید (اگر درایو C خود را برابر با 15 گیگابایت قرار دهید باید عدد15000 را وارد کنید) (1 GB = 1024 MB) نکته : 9. نصب و راه اندازی ویندوز هم اکنون آغاز خواهد شد 10. پس از تمام شدن این 5 مرحله نصب صفحه زیر را خواهید دید 11. در این مرحله نام کاربری خود را وارد کنید و بعد از آن بر روی کلید Next کلیک کنید 12. در صورتی که سیستم شما دارای حساسیت از نوع اطلاعات می باشد و شما می خواهید به غیر خودتان کسی از آن استفاده نکند در مرحله یک رمز عبور برای یوزر کاربری خود در نظر بگیرید 13. در این مرحله بر روی Next کلیک کنید 14. در این مرحله در صورتی که از ویندوز اورجینال استفاده می کنید گزینه اولی را انتخاب کرده تا بروزرسانی اتوماتیک ویندوز انجام شود در غیر این صورت گزینه سومی را انتخاب کنید. 15. تنظیمات زمان و تاریخ خود را بسته به کشور مورد نظر انتخاب کرده و بر روی گزینه Next کلیک کنید در لیست Time Zone تهران را انتخاب کنید
نوع کامپیوتر خود را بسته به اینکه سیستم شما خانگی باشد یا در شبکه استفاده می شود را انتخاب کنید .بر روی گزینه اول کلیک کنید بعد ازانتخاب شروع به لود کردن می کند ویندوز7 در حال حاضر خود را آماده می کند برای تنظیمات دسکتاپ دسکتاپ راه اندازی شد
نصب ویندوز با موفقیت انجام شد کافیست درایورهای کارت گرافیک و مادربرد خود را درون درایو خود گذاشته و آنها را نصب کنید تا مراحل نصب به طور کلی تمام شود
آلبرت انيشتين «آلبرت انيشتين» در چهاردهم مارس 1879 در شهر «اولم» واقع در ناحيه «ورتمبرگ» آلمان متولد شد. وقتي كه آلبرت يك ساله بود، خانواده وي از اولم عازم مونيخ گرديدند. پدر آلبرت، هرمان انيشتين، كارخانه كوچكي براي توليد محصولات الكتروشيميايي داشت و با كمك برادرش كه مدير فني كارخانه بود، از آن بهره برداري مي كرد. وي از لحاظ عقايد سياسي با حكومت پروسي ها مخالفت داشت، اما امپراتوري جديد آلمان را ستايش مي كرد و صدر اعظم آن « بيسمارك » و ژنرال « مولتكه » و امپراتور پير يعني « ويلهم اول» را مورد تجليل قرار مي داد. مادر انيشتين كه پائولين كوخ نام داشت، بيش از پدر زندگي را جدي مي گرفت و از احساسات هنرمندانه اي برخوردار بود. عبد الله بن سینا در سال 359 - 370 هجری - در روستایی در حوالی بخارا چشم بر جهان گشود . پدرش عبد الله اهل بلخ بود و مادرش ستاره نام داشت ، زنی از اهالی روستای افشنه .
عبد الله پدر بو علی دوران جوانی اش را در زادگاه گذرانیده و سپس به بخارا پایتخت حکومت سامانیان عزیمت کرد . هنگامی که عبد الله از شهر پدران خود به بخارا رفت سیصد سال از حکومت تازیان بیگانه گذشته بود و سامانیان بر بخارا حکم می راندند . هنگامی که ابن سینا پنج سال داشت ، نزد پدر که مردی فاضل بود حساب ، ریاضیات ، رو خوانی قرآن و صرف و نحو زبان عربی می آموخت او از همان ابتدا بسیار باهوش بود و برای کسب دانش شوق و اشتیاق فراوانی داشت پس از چندی نیز به مکتب رفت که سر آمد هم مکتبی های خود بود او در ده سالگی قرآن را حفظ کرده و ادبیات و هندسه ریاضیات و صرف و نحو عربی را نیز میدانست ، او به طبیعت و گیاهان و حیوانات علاقه خاصی داشت و اوقات فراغت را در دشت و صحرا به جستجو و کسب تجربه می پرداخته و بدین صورت از دوران کودکی به خواص گیاهان دارویی و طبابت علاقه مند شده است هنگامی که ابوعلی دوازده سال داشت به همراه خانواده در بخارا ، پایتخت سامانی می زیست و پدرش عبد الله نیز دارای شغل و منصب دیوانی بود . عبد الله فرزند خویش را نزد استادی به نام عبد الله ناتلی فرستاد تا نزد او معلومات خود را تکمیل کند . پیش از آن هم ابوعلی علم فقه را از شخصی به نام اسماعیل زاهد فرا گرفته بود . ابوعلی به حدی باهوش بود که گاهی در مطالب علمی وجوه تازه ای میافت به طوری که باعث تعجب استاد خود می گشت . ناتلی نیز وی را تشویق به فراگیری علوم و دانش اندوزی میکرد و بدین گونه ابوعلی علم منطق را فرا گرفت و بعد به تکمیل ریاضیات پرداخت . ابوعلی سینا برای تکمیل و ارتقا معلومات خود چاره ای جز مداومت و کوشش خویش نداشت او طبیعیات و الهیات را نزد خود خواند . او تمامی کتابهایی که در دسترسش قرار میگرفت سود می جست و علم پزشکی را نیز خود به وسیله کتابهای بزرگان و تجربیات عملی نزد خود فرا گرفت ابوعلی در جوانی حکمت ماوراء الطبیعه را نیز آموخت و هر کتابی که در این زمینه به دستش می رسید مطالعه و تجزیه و تحلیل میکرد . روزی کتاب ما بعد الطبیعه ارسطو را به دست آورد و شروع به مطالعه آن کرد اما هر چه میخواند مفاهیم نهفته در آن را به دست نمی آورد و باز از ابتدا می خواند تا اینکه بیش از بیست بار کاتب را خواند اما هنوز مفهوم جملات کتاب را به درستی درک نمیکرد تا اینکه یک روز که از بازار بخارا عبور میکرد فروشنده ای راه او را گرفت و کتاب فرسوده ای را به وی فروخت . وقتی شروع به خواندن کتاب کرد متوجه شد که کتاب نوشته ابونصر فارابی و در مورد شرح اغراض ما بعید الطبیعه ارسطو است همان کتابی که هر چی ابوعلی رد آن اندیشیده بود برایش مفهوم نشده بود . در سال 375 هنگامی که ابوعلی سینا هجده سال داشت نوح دوم بر بخارا حکومت میراند . روزی غلامان امیر به دنبال وی آمدن تا برای معالجه امیر به بالین ی رهسپار شود . ابو علی سینا سابقه بیماری و نشانه های بیماری را که در امیر ظاهر شده بود از ابن خالد - پزشک مخصوص دربار - پرسید .معلوم گشت که امیر از مدتی پیش دچار درد و سوزش شدید معده و حالت تهوع شده و نیز بخشی از بدنش لمس گشته . ابو علی از روی عوارض بیماری به بیماری امیر پی برد و با بررسی ظروف مخصوص خوراک امیر بیماری امیر را مسمومیت ناشی از سرب اعلام کرد و اقدام به درمان بیماری امیر کرد . ابوعلی در قبال معالجه امیر از وی خواست اجازه ورود و استفاده آزادانه از کتابخانه سلطنتی بخارا را کرد - چرا که تنها شاهزادگان و بزرگان حق استفاده از ان را داشتند - و نوح ابن منصور نیز موافقت کرد . این واقعه که در هجده سالگی ابوعلی سینا اتفاق افتاد فصل تازه ایی در علم اندوزی و کسب دانش برای وی گشوده شد . کتابخانه بخارا کی از کاملترین کتابخانه های آن روزگار ایران به شمار میرفت و از اکثر کتابهای قدیمی و کمیاب یک نسخه در آن موجود بود روزی که ابن سینا به کتابخانه سلطنتی پا گذاشت ، شادی اش از دیدن کتابهای گوناگون موجود در آن بی حد و حصر بود . ابو علی با حرص و ولع همه آنها را از نظر گذرانید و در طول سه سالی که ابو علی در آن کتابخانه بود و به گفته یکی از شاگردانش دوره طلایی برای تکامل وی محسوب می شد را بگذراند و معلوماتش را در فقه عمیق تر کند . همچنین در مورد ادبیات و موسیقی و زوایای مختلف انها به تجربه و تحقیق بپردازد . او توانست بر روی نقشه های نجومی منجمان گذشته کار کند ابو علی در سن بیست سالگی شروع به نوشتن کرد و مجموعه ای در ده جلد به نام حاصل و محصول را به رشته تحریر در آورد بعد کتابی در باب اخلاق با عنوان البر و الائم - بی گناهی و گناه - نوشت ، نوشته بعدی وی کتابی در باب فلسفه به نام حکمت عروضی در بیست و یک جلد می باشد هنگامی که ابوعلی سینا بیست و یک سال داشت . روزی در کتابخانه مشغول مطالعه بود که متوجه حریق در قسمت را کتابخانه شد . سعی ابوعلی و نگهبانان برای خاموش کردن آتش بی فایده بود و کتابها طعمه آتش قرا گرفت بعد از آتش سوزی که به روایاتی عمدی و توسط دشمنان ابوعلی در دربار صورت گرفته بود در شهر شایعه کردند که خود بوعلی کتابخانه را آتش زده که این موضوع نیز در امیر اثر کرد و سبب شد تا از ورود ابوعلی به بیمارستان و درمانگاه جلوگیری کنند . در همین حال پدر بوعلی نیز درگذشت وسبب شد تا بوعلی تصمیم به سفر گیرد و با دوست خود ابوسهل مسیحی در سال 379 ترک دیار کرد و راهی مقصدی نا معلوم شد ابوعلی سینا پس از ترک پایتخت سامانی و گذشت نزدی به یک ماه در یکی از استراحتگاه های میان راه با مردی به نام منصور بن عراق برخورد کرد کسی که خود از نجیب زادگان و اندیشمندان دربار خوارزم بود و ابن سینا را به دربار خوارزم دعوت کرد . در آن زمان دربار خوارزم تمامی دانشمندان و فرزانگان را به دربار خود دعوت میکردند که به سبب وزیر فاضل ابن مامون ابوالحسن احمد بن سهیلی بود که دانشمندان را در دربار خوارزم جمع میکرد مرکز حکومت ابن مامون خوارزمشاه ، شهر گرکامج در ساحل رود جیحون بود . در دربار خوارزمشاهیان ابوعلی سینا و ابوسهیل به گرمی استقبال شدند ، و خود سهیلی وزیر خوارزمشاه به پیشواز ایشان آمد . پس از مدتی استراحت با امیر ابن مامون دیدار کردند و او نیز به ایشان خوش آمد گفت ابو علی برای مدتی نزدیک به سیزده سال در گرگانج ماند و در طول این مدت وقت خود را به تدریس ، تحریر و معالجه بیماران گذراند . وی در این مدت کتابها و رسالات زیادی به رشته تحریر در آورد که از جمله آنها میتوان رساله ای در مورد نبض به زبان فارسی ، رساله ای در مورد بیهودگی پیش بینی آینده بر اساس حرکت ستارگان به زبان عربی و قصیده ای در مورد منطق ، کتابی در باب فلسفه به نام بقاء النفس الناطقه و رساله ای در باب افسردگی با نام حزن الاسبابه و بسیاری بسیاری دیگر نوشت در این سالها ابوسهل همواره همرا بوعلی بود و دوستی بسیاری بین آنها پدید آمده بود . یک روز فرستاده ای از سلطان محمود غزنوی خبر داد که خوارزمشاه باید تمامی دانشمندان خود را نزد او و به پایتخت غزنویان روانه کند در این زمان بوعلی بر خلاف دیگر دانشمندان به غزنین نرفت و بعد از سیزده سال اقامت در گرگانج در زمستان سال 392 به هراه دوست خود ابوسهل مسیحی شبانه از گرگانج گریخت . سلطان محمود از نیامدن ابن سینا ناراحت شده و دستور میدهد تصاویر زیادی از وی کشیده برای فرمانروایان خراسان بفرستند وبرای دستگیری و تحویل او جایزه بزرگی تعیین میکند . ابو علی سینا ابتدا برای دیدن مادر خود راهی خراسان و شهر بخارا میشود . اما به زودی ماموران از برگشتن وی باخبر میشوند و و او دوباره مجبور به فرار میشود . و این بار همراه دوست خویش ابوسهیل راهی گرگان نزد سلطان قابوس بن وشمگیر میشود در بین راه بر اثر طوفان شن دوست و همراه خود ابوسهل را از دست میدهد .ابوعلی سینا بعد از طی مراحلی سخت وارد گرگان میشود که باخبر میشود سلطان قابوس توسط سپاهیانش کشته شده است .ابوعلی سینا هنگام ورود به شهر مورد لطف و احترام زرین گیس دختر سلطان قابوس که مانند پدر دوستدار فضلا بود قرار گرفت ابن سینا اوایل سال 392 به گرگان رسیده بود در منزل شخصی به نام ابو محمد شیرازی سکنا گزیددر این دوران بود که ابو عبیداله جوزجانی یکی از دانشجویان مستعد ابن سینا به خدمت او درآمد و تا پایان عمر ابوعلی سینا درخدمت او ماند . اوبعلی مدت یک سال در خانه ابو محمد ماند . ی مطالب را به ابو عبید جوزجانی میگفت و او مینوشت و مطالبی تحت عنوانهای الادویة القلبیه - دارویی برای قلب - و اروزة فی الطب - قصیده ای در باب طب - و در همینجا بود که فکر تالیف کتابی به نام قانون در مورد طب در ذهن ابوعلی پیریزی شد . ابوعلی در سال 393 عازم ری شد در این زمان پادشاهان آل بویه در نواحی شمالی و مرکزی ایران سلطنت میکردند ابن سینا به درخواست سیده خاتون ، زن فخر الدوله ، پادشاه ال بویه برای درمان فرزندش به ری رفت و پس از درمان مجدالدوله که صرع داشت ریاست و سرپرستی بیمارستان ری را پذیرفت در سال 394 ابوعلی به خدمت شمس الدوله در آمد ، شمس الدوله که از بیماری قولنج رنج میبرد و پزشکان بیماری وی را تشخیص نمیدادند توسط ابوعلی بهبود یافت و سمت طبیب مخصوص امیر را گرفت و بعد از چند ماه به سمت وزارت شمس الدوله منصوب گشت . در طی سالهایی که در همدان گذرانید نوشتن کتاب قانون در سال 398 به پایان رسید او در این دوران تعداد قابل توجهی کتاب و رساله نوشت . روز ها را صرف تدریس و طبابت در بیمارستان و رسیدگی به امور سیاست میکرد و شب ها را صرف تحریر و تالیف کتاب و بعضا بحث و شب نشینی با اندیشمندان همدان میکرد . در چهارمین سال وزارت قانونی برای کم کردن جیره غلامان و سپاهیان تدوین کرد که سبب شد سپاهیان علیه وی شورش کنند . شمس الدوله برای راضی کردن سپاهیان ابوعلی را به خانه شخصی به نام شیخ سعید ابن دخدوک تبعید کرد و فرمان او را جلوی چشم سپاهیان سوزاند . در دوران تبعید بود که ابوعلی کتاب شفا در مورد فلسفه و نکات مثبت نظریات ارسطو نوشت
ادامه مطلب ...
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان |
|||
|